یوبیتکس، پلتفرم مبادلات رمزارزی شما با تکیه بر دانش و همت جوانان دانشگاهی و فعالان بازار سرمایه در سال 1399 و با شعار "داستان پول عوض شد..." سعی کرده است با امکانات و فرصتهای داخلی در تراز جهانی قابلیت استفاده از سودآوری بازارهای رمزارزی را برای مردم ایران فراهم کند
تلفن تماس: 91001716 - ساعت 9 الی 17در دنیای مالی امروز، دو واژه مهم به نامهای "TradFi" و "DeFi" وجود دارند که هرکدام ویژگیها و چالشهای خاص خود را دارند. TradFi یا امور مالی سنتی سیستمهای مالی رایج هستند که شامل بانکها، موسسات مالی و بازارهای سرمایه میشوند.
به گزارش تیم تحریریه یوبیتکس، DeFi یا امور مالی غیرمتمرکز به استفاده از تکنولوژی بلاکچین برای انجام تراکنشها و خدمات مالی اشاره دارد که هیچگونه نیاز به واسطهها مانند بانکها و موسسات مالی ندارد.
فرصتی برای تغییر در نظام مالی جهانی،DeFi
مدل DeFi در تلاش است تا به افراد و کسبوکارها آزادی عمل بیشتری بدهد. با استفاده از فناوری بلاکچین، سیستمهای غیرمتمرکز، قراردادهای هوشمند، و توکنها، DeFi میتواند هزینههای اضافی و پیچیدگیهای ناشی از بانکداری و سیستمهای مالی سنتی را کاهش دهد. این سیستم اجازه میدهد تا کاربران بدون نیاز به واسطههای مرکزی مانند بانکها و بورسها، تراکنشهای مالی خود را انجام دهند. از نظر بسیاری از فعالان این حوزه، DeFi میتواند سیستم مالی جهانی را بهشدت دگرگون کند و به آزادی مالی دست یابند.
چرا TradFi هنوز محتاط است؟
در حالی که DeFi جذابیتهای بسیاری دارد، TradFi همچنان با احتیاط به این فناوری نگاه میکند. موسسات مالی سنتی نگرانیهایی دارند که بیشتر به امنیت، مقررات، و تطابق با استانداردهای قانونی مربوط میشود. یکی از دلایلی که TradFi به سختی میتواند به DeFi اعتماد کند، نبود نظارت کافی در DeFi است. در سیستمهای مالی سنتی، همه چیز تحت نظارت و کنترل نهادهای دولتی و قانونی قرار دارد، اما DeFi از چنین نظارتهایی بیبهره است. علاوه بر این، ریسکهای فنی، مانند هکها، اشتباهات قراردادهای هوشمند، و دسترسی غیرمجاز به کیف پولها، از نگرانیهای عمده موسسات مالی هستند.
آیا TradFi و DeFi میتوانند کنار هم باشند؟
در دنیای امروز، شاهد تغییرات قابل توجهی در نحوه تعامل TradFi و DeFi هستیم. در حال حاضر، برخی موسسات مالی بهطور آزمایشی و محدود به استفاده از فناوریهای DeFi برای کاهش هزینهها و افزایش کارایی پرداختهاند. بهعنوان مثال، بانکها ممکن است از DeFi برای بهینهسازی پردازش پرداختهای بینالمللی یا استفاده از قراردادهای هوشمند برای اعتبارسنجی اسناد مالی بهره ببرند. از سوی دیگر، برخی از شرکتهای بزرگ نیز در حال سرمایهگذاری در پروژههای DeFi هستند تا همزمان با بهرهبرداری از مزایای آن، از ریسکهای احتمالی بکاهند.
یکی از نمونههای جالب همکاری بین TradFi و DeFi، استفاده از استیبلکوینها است. استیبلکوینها ارزهای دیجیتالی هستند که بهصورت اختصاصی به ارزش یک دارایی واقعی مانند دلار متصل شدهاند. این ابزارها میتوانند به موسسات مالی کمک کنند تا بدون نیاز به انتقال پول در سیستمهای سنتی، تراکنشهای بینالمللی را با سرعت و هزینه پایینتری انجام دهند.
چالشها و فرصتها
با وجود تمامی چالشهایی که DeFi در برابر TradFi دارد، نمیتوان از فرصتهای بینظیر این همکاریها چشمپوشی کرد. همانطور که گفته شد، در DeFi امنیت، انطباق با قوانین، و مقیاسپذیری از بزرگترین نگرانیها هستند. برای اینکه این دو حوزه بتوانند بهطور مؤثر کنار هم کار کنند، نیاز است که قوانین و استانداردهای امنیتی دقیقی برای DeFi تنظیم شود. همچنین، موسسات مالی سنتی باید تلاش کنند تا ریسکها را مدیریت کنند و شفافیت بیشتری در ارتباط با محصولات و خدمات DeFi ایجاد کنند.
امروزه DeFi در مسیر بلوغ قرار دارد و ممکن است در آینده نزدیک نقش بیشتری در دنیای مالی ایفا کند. با وجود چالشهایی که TradFi با آن روبرو است، این دو بخش میتوانند با همکاری یکدیگر به پیشرفتهای بزرگی در عرصه مالی دست یابند. اگر DeFi بتواند استانداردهای امنیتی و قانونی را رعایت کرده و اعتماد موسسات مالی سنتی را جلب کند، میتواند به یکی از ارکان اصلی نظام مالی جهانی تبدیل شود. این مسیر نیاز به زمان، تلاش مشترک، و انعطافپذیری از هر دو طرف دارد.